معرفی کتاب تهوع از ژان پل سارتر :

متن مرتبط با «زنده» در سایت معرفی کتاب تهوع از ژان پل سارتر : نوشته شده است

شعربسیار زیبای مرده اوئیم و بدو زنده ایم نظامی گنجوی

  • جنبش اول که قلم برگفتحرف نخستين ز سخن درگرفتپرده خلوت چو برانداختندجلوت اول به سخن ساختندتا سخن آوازه دل در ندادجان تن آزاده به گل در ندادچون قلم آمد شدن آغاز کردچشم جهان را به سخن باز کردبي سخن آوازه عالم نبوداين همه گفتند و سخن کم نبوددر لغت عشق سخن جان ماستما سخنيم اين طلل ايوان ماستخط هر انديشه که پيوسته اندبر پر مرغان سخن بسته اندنيست درين کهنه نوخيزترموي شکافي ز سخن تيزتراول انديشه پسين شمارهم سخنست اين سخن اينجا بدارتاجوران تاجورش خوانده اندواندگران آندگرش خوانده اندگه بنواي علمش برکشندگه بنگار قلمش درکشنداو ز علم فتح نماينده تروز قلم اقليم گشاينده ترگرچه سخن خود ننمايد جمالپيش پرستنده مشتي خيالما که نظر بر سخن افکنده ايممرده اوئيم و بدو زنده ايمسرد پيان آتش ازو تافتندگرم روان آب درو يافتنداوست درين ده زده آبادترتازه تر از چرخ و کهن زادتررنگ ندارد ز نشاني که هستراست نيايد بزباني که هستبا سخن آنجا که برآرد علمحرف زيادست و زبان نيز همگرنه سخن رشته جان تافتيجان سر اين رشته کجا يافتيملک طبيعت به سخن خورده اندمهر شريعت به سخن کرده اندکان سخن ما و زر خويش داشتهر دو به صراف سخن پيش داشتکز سخن تازه و زر کهنگوي چه به گفت سخن به سخنپيک سخن ره بسر خويش بردکس نبرد آنچه سخن پيش بردسيم سخن زن که درم خاک اوستزر چه سگست آهوي فتراک اوستصدرنشين تر ز سخن نيست کسدولت اين ملک سخن راست بسهرچه نه دل بيخبرست از سخنشرح سخن بيشترست از سخنتا سخنست از سخن آوازه بادنام نظامي به سخن تازه باد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شعر بسیار زیبای رانده از زنده یاد احمد شاملو :

  • دست بردار ازین هیکل غمکه ز ویرانی خویش است آباددست بردار که تاریکم و سردچون فرو مرده چراغ از دم باددست بردار،زتو در عجبمبه در بسته چه می کوبی سرنیست ،می دانی،در خانه کسیسر فرو می کوبی باز به درزنده،ای, ...ادامه مطلب

  • مطلب بسیار زیبا از زنده یاد عارف نامدار شیخ بهایی :

  • همه شب نماز خواندن،همه روز روزه رفتن همه ساله از پی حج سفر حجاز کردن زمدینه تا به کعبه سر وپا برهنه رفتن دو لب از برای لبیک به گفته باز کردن شب جمعه ها نخفتن، به خدای راز گفتن ز وجود بی نیازش طلب نیاز کردن به مساجد و معابد همه اعتکاف کردن ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن به حضور قلب ذکر خفی و جلی گرفتن طلب گشایش کار ز کارساز کردن پی طاعت اله همه شب نماز خواندن،همه روز روزه رفتن همه ساله از پی حج سفر حجاز کردن به مبانی طریقت به خلوص راه رفتن ز مبادی حقیقت گذر از مجاز کردن به خدا قسم که هرگز ثمرش چنین نباشدکه دل شکسته ای را به سرور شاد کردن به خدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشدکه به روی ناا,مطلب,بسیار,زیبا,زنده,عارف,نامدار,بهایی ...ادامه مطلب

  • غزلی زیبا از زنده یاد سعدی شاعر معروف :-

  • سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی       چه خیال‌ها گذر کرد و گذر نکرد خوابیبه چه دیر ماندی ای صبح که جان من برآمد       بزه کردی و نکردند موذنان ثوابی  نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواند       همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابی نفحات صبح دانی ز چه روی دوست دارم        که به روی دوست ماند که برافکند نقابی سرم از خدای خواهد که به پایش اندرافتد        که در آب مرده بهتر که در آرزوی آبی دل من نه مرد آنست که با غمش برآید           مگسی کجا تواند که بیفکند عقابی نه چنان گناهکارم که به دشمنم سپاری           تو به دست خویش فرمای اگرم کنی عذابی   دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدی       عج,غزلی,زیبا,زنده,سعدی,شاعر,معروف ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها