دلنوشته ی من و مروری بر خاطرات :

ساخت وبلاگ
ومن در اینجا سرد و خاموش نشسته ام آیا میتوان کمی از احوال درون را بیان کرد

آنچه را که دیده و شنیده ام را در ذهنم مرور می کنم کجای کار اشتباه بود که باعث 

این همه درد و رنج و بیماری گشته جسمم طاقتش را از دست داده مرور خاطرات 

برایش سخت و طاقت فرسا شده بنابراین ذهنم را سریع از دردها و رنجها عبور میدهم 

و او را روی خاطرات خوش متمرکز میکنم عجب حال خوشی پیدا کردم کاش زودتر 

این کار را کرده بودم حالا باید یک سد فولادی بسازم تا جلوی خاطرات تلخ گذشته را 

بگیرد ذهنم سریع دست به کار می شود و اجازه نمی دهد دیگر من اسیر بیماری

توهم زا بشوم میدانم حتما"موفق می شود باید کمکش کنم با اراده میتوان کوه را 

جابجا کرد خاطرات خوش یکی یکی جلویم ظاهر میشوند دیدن رویاهای شیرین و 

باور نکردنی،گفتگو با یار، با دوست با وفا ،با معشوق زیبا، با معبود بی همتا عجب 

حال و هوایی دارد ،کمک از دوست یار ،همراز ناپیدا ،همنوا با ناله ها ،محبوب دلها 

آرام کننده دل بی قرار آرامش عجیبی را به وجود می آورد .قرائت قرآن از سوز دل 

باصدایی خوش مرهم زخم این دل بی قرار گشته ،خواندن کتابهای حافظ،سعدی،

مولانا ،عطار،فردوسی و .........در عمق جانم اثر می کند ومرا به عمق دریای

هستی نزدیک می کندخود را ذره ای احساس می کنم که عاشق نزدیک شدن است اما 

نمی تواند باید از تک تک سلولهای بدنم کمک بگیرم شاید روزی توانستم به آرزدیم برسم 

معرفی کتاب تهوع از ژان پل سارتر :...
ما را در سایت معرفی کتاب تهوع از ژان پل سارتر : دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delneveshteyebromand بازدید : 147 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 12:14