دلنوشته ی من و روزگار دلتنگی ها :

ساخت وبلاگ

دلم تنگ است میخواهم از دلتنگی ام بنویسم ولی آنقدر درد زیاد است که نمی دانم کدام درد را بیان کنم مروری بر خاطرات گذشته میکنم سختی زندگی بسیار بود و امکانت اندک اما شادی و خنده خیلی زیاد بود مردمی که اندکی توان مالیشان بهتر بود به ضعیفتر ها از جان ودل کمک میکردند فقیر تر ها خورش وبرنجشان عید ها به بار بود و آن را هم با ذوق و شوق برای همدیگر می فرستادند  بیایید کمی عمیق تر به اتفاقات ی که دور و برم می افتند نگاه کنیم و وجدان خود را قاضی کنیم تا بهتر به ریشه این همه درد پی ببریم آری از ماست که بر ماست دور وبر افرادی را گرفته ایم که توان علمی و معنوی ندارند و برای کسب قدرت دست به هر کاری می زنند آنهایی که راه را از بیراهه نمی شناسند چگونه میتوانند مشکلات مردم را برطرف کنند تا زمانی که سطح آگاهی ما بالا نرود تا زمانی عشق به هم نوع به معنای واقعی در وجودمان نباشد تا زمانی که راحت همدیگر را با تهمت و افترا از سرراه خود بر می داریم همین آش است و همین کاسه برای تسکین درد ها به دنبال آنهایی که خرافات را وارد دین کرده اند افتاده این ما‌هستیم که مسئول اعمالمان در پیشگاه الهی هستیم پس بیایید یک فکر نو یک راه کار منطقی را ارائه بدهیم کار را به جوانان با استعداد بسپاریم به دنبال حاشیه های مسموم کننده عقل و دین نباشیم یک کلام باهم اتحاد و به هم عشق بورزیم تا روزگار سخت و طاقت فرسا را به زندگی خوش تبدیل کنیم

معرفی کتاب تهوع از ژان پل سارتر :...
ما را در سایت معرفی کتاب تهوع از ژان پل سارتر : دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delneveshteyebromand بازدید : 126 تاريخ : يکشنبه 4 اسفند 1398 ساعت: 10:46